وقتی که میزان اطلاعات و  افکار مزاحم در فکر شما  بنا به هر دلیلی زیاد می شود(دلایل این امر می تواند متاثر از پارامتر های داخلی شما و پارامتر های محیطی باشد) و متوجه می شوید که تمرکز مناسبی ندارید جهت بهبود وضعیت خود  هیچ اهمیتی به افکار مزاحم ندهید  و بیخودی انها را تجزیه و تحلیل نکنید و واکنش احساسی نسبت به انها نشان ندهید (اگرچه یادگیری این رفتار و پایبندی به آن چندان ساده نیست اما به کمک اصل تمرین و تکرار به مرور قادر خواهید بود این مهارت را کسب کنید) .   اگر حساسیت خود را  نسبت به صدا ها و مخصوصا موضوعاتی که شما را ناراحت و یا عصبانی میکنده کم و کم تر کنید و یا به تعبیری حالت بی خیالی به خود بگیرید (البته بی خیالی مثبت و معقول) وضعیت بهتری پیدا می کنید.

در مورد این اختلال به خود القاء نکنید که مریض یا ناتوان هستید برعکس به خود بقبولانید که داشتن بازخورد نهفته سطح پایین اگرچه می تواند معایب زیادی داشته باشد اما چنانچه شما یادبگیرید ذهن خود را کنترل کنید به یک ابرذهن دست پیدا می کنید و توانایی هایی پیدا می کنید که  خارج از توانایی یک انسان عادی است. به عنوان جمع بندی عرض می کنم که چه باور کنید که شما به عنوان یک فرد LLI  مریض و ناتوان هستید و چه باور کنید که شما یک انسان با قابلیت های خیلی خاص و ویژه هستید در هر صورت درست فکر کرده اید! انتخاب با خود شما است یا تسلیم نیمه منفی این اختلال شوید و یا از نیمه مثبت آن کمال استفاده را ببرید.

* پاراگراف اول این مطلب را به اقتباس از مقاله ای با عنوان «نکاتی برای بهبودی زودتر اسکیزوفرنی» و نگاشت آن به LLI ها نوشته ام.